چفيه ! اي سنگ صبورگريه ها چفيه ! اي سجاده ي رزمنده ها
چفيه ! اي آماردانِ اشكها چفيه ! اي همرزم خوب لاله ها
چفيه ! اي شاهدبه اشك هاي سجود چفيه ! اي همراه هركس مردبود
چفيه ! اي محرم اسراريلان چفيه ! اي مخزن اشكهاي روان
چفيه ! اي همناله ي آلاله ها چفيه ! اي مونس شبهاي دعا
چفيه ! اي ياورشبهاتاسحر چفيه ! اي همراه ياران ظفر
چفيه ! اي شال شب برف و تگرگ چفيه ! اي توبيرق مردان جنگ
چفيه ! اي مولود سنگرهاي عشق چفيه ! اي برگردن مولاي(1)عشق
چفيه ! اي صندوقچه ي اسرارها چفيه ! اي رازدل سردارها
چفيه ! اي برگردن عمارها چفيه ! اي شاخصه ي انصارها
ای که بودی سفره نان و دعا دستمال اشک مردان خدا
ای پلاک و شاخص اهل ولا ای نماد بوذر و عمارها
ای لوای گردن مقدادها ای انیس زخم بعد ازترکش خمپاره ها
ای کفن برجسم های سوخته چشم من بر تنهائی تو دوخته
چفيه ! اي توسفره ي ياران خون گو،چه داري دردِ دل ازدشتِ خون
ای شلمچه شرمگین از هیبتت گو به من مانده هنوز آن غیرتت
آشنای فاو و اروند و حُنین یادگار لشکر پیر خمین
ای به همراهم تو در فتح المبین چشم وا کن پیری یارت ببین
ای که روزی مایه فخرم بُدی در جراحت مرحم زخمم شدی
از چه می بینم که مهجوری چنین خیز و باز برگردن یاران نشین
گرچه از نامهربانی دلخوریم همچنان بر رهبر خود پیرویم
چفیه ها باید ولایت خو شوند گاه ِ سختی با ولی همسو شوند
چفیه باید در ولایت حل شود نقشه ي دشمن بدو مختل شود
گر سپید گشته جبینم اینچنین همچنان آماده ام در راه دین
شرمم آید عقده ی دل وا کنم نارفیقان را به بد نجوا کنم
گوئیا از عهد خود وا مانده اند از رفیقی با تو تنها مانده اند
ازچه مي بينم كه تنهامانده اي دورازيادشهدامانده اي
همچنان بر عهد خود ابرام کن گردنم را با نوازش رام کن
حسرتم اينست كه توجامانده اي روي دوش شير(2)تنهامانده اي
بيم آن دارم مرادعواكنند چفيه راازگردن من واكنند
سراينده : نورالدين احمدي
————————————————————————–
(1) (2) كنايه ازرهبرمعظم انقلاب است
آخرین نظرات