مردی از تبار نبی...
آقا جان…
وقتی نگـاهم به چشمـهای پر از حرف شما می افتد، آرامش میگیرم…
آرامشـی که تا کنـون، از دیدن هیــچ کسی به دست نیاورده ام…
آقای من… در این هیاهو بازار دنیـــا،
خســته که میشوم،
بـه یـاد مــردی از تبار رسول الله می افتم…
می شناسیدش…
همهٔ ما می شناسیمش…
همان که می آید و شمــا ان شاءالله پـرچــم را به دستشان می دهید…
آقا جان…
من امیدوارم…
امیدوار به این نهضت…
نهضتی که درست است عده ای اصل هایش را فراموش کردند
اما شمـا همچنان انقلابی ماندهاید…
ما نیز عهـد میبندیم انقلابی باشیم
و انقلابی بمانیم
و انقلابی بمیریم…
?ظهـور مهدی ام آرزوست…
اللهم عجل لولیک الفرج…
آخرین نظرات