عزیز دل زهرا سلام الله علیها

|خانه|کمی تفکر...|تماس |ورود
خدا هست...
ارسال شده در 12 تیر 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در اعتقادي, شعر

روي ﺩﯾــﻮﺍﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻨـــﻮﯾﺴﯿﺪ:

خـــﺪﺍ ﻫﺴـــﺖ ….

ﻧﻪ ﯾـــک ﺑــﺎﺭ ﻭ ﻧـﻪ ﺩﻩ ﺑـاﺭ …
که ﺻـــﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﯾـــﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺍﺿــﻊ ﺑﻨــﻮﯾﺴﯿــﺪ

” ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ “
ســـﺮ ﺁﻥ ﺳــﻔﺮﻩ ی ﺧــﺎﻟﯽ ﮐــﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷــﮏ ﯾﺘﯿﻢ ﺍﺳﺖ

‌ ﺧــﺪﺍ ﻫﺴﺖ “
پﺸــﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﮔــﻠﯽ ﭘﯿـﺮﺯﻧﯽ ﮔﻔــﺖ :
” ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ “

ﺁﻥ ﺟـــﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻤــﻪی ﺧﺴﺘــﮕﯽ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﻬــﺎ ،
ﺳﺮ ﺗﻌــﻈﯿﻢ ﻓﺮﻭ ﺑــﺮﺩ ﻭ ﭼﻨــﯿﻦ ﮔﻔﺖ:
“
ﺧـــﺪﺍ ﻫﺴﺖ “

ﮐﻮﺩﮐـــﯽ ﺭﻓــﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺗــﺨﺘﻪ …..!
گوﺷﻪ ﺗﯿﺮﻩ آن ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻮﺷﺖ :
ﺩﺭ ﺩﻝ ﮐــﻮﭼﮏ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﺯﯾـﺎﺩ ﺍﺳــﺖ ﻭﻟـﯽ ﯾﺎﺩ
ﺧـــﺪﺍ هست

═⚜?????⚜═

1 نظر »
جنگ خندق یا احزاب...
ارسال شده در 10 تیر 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در مناسبت روز

هفدهم شوال سالروز جنگ تاریخی احزاب (خندق) یادآور جانفشانی های امیرالمومنین علی علیه السلام…
مشخصات جنگ احزاب :
زمان : 17 شوال سال 5 هجری مطابق با اسفند( مارس ) سال 627 میلادی
سپاه اسلام : 3000 نفر
سپاه دشمن : 10000 نفر
نوع جنگ : فرسایشی
شهدای مسلمانان : 6 یا 12 شهید
کشته های مشرکین : 4 یا 8 کشته
پیشنهاد دهنده حفر خندق : سلمان فارسی
مدت زمان حفر خندق : 6 روز
طول خندق : 5/5 کیلومتر
عرض خندق : 10 متر
عمق خندق : 5 متر
تعداد درب ورودی : 8 درب
گزارشی از جنگ احزاب (خندق) :
آيات هفده گانه ي 9 تا 26 سوره ي احزاب يكي از پرماجراترين حوادث را رقم مي زند. موضوع، اصلي ترين صحنه ي تهاجم سپاه متحد شرك و كفر و كارشكني هاي منافقان، يهوديان و قبايل مختلف قريش و بت پرستان است؛ چرا كه آنان دست به دست هم دادند تا اسلام و مسلمين را نابود سازند، اما امدادهاي غيبي و تدابير اصولي پيامبر صلي الله عليه و اله و شجاعت هاي حضرت علي عليه السلام در جنگ خندق، موجب شكست مفتضحانه ي آنان شد؛

سرانجام مسلمانان با پيروزي چشم گير در اين امتحان، رو سفيد شدند؛ و لكه ي ذلت و روسياهي تا ابد بر جبين مشركان و منافقان كار شكن باقي ماند.
آيات مربوط، پيروزي مسلمانان و امدادهاي غيبي را چنين ياد مي فرمايد: (يا أيها الذين ءامنوا اذكروا نعمه الله عليكم اذ جآءتكم جنود فأرسلنا عليهم ريحا و جنودا لم تروها و كان الله بما تعلمون بصيرا اذ جآءوكم من فوقكم و من أسفل منكم و اذ زاغت الأبصار و بلغت القلوب الحناجر و تظنون بالله الظنونا)؛ «اي كساني كه ايمان آورده ايد، نعمت خدا را بر خود به ياد آريد، آن گاه كه لشكرهايي به سوي شما [در] آمدند، پس بر سر آنان تندبادي و لشكرهايي كه آن ها را نمي ديديد، فرستاديم، و خدا به آن چه مي كنيد، همواره بيناست هنگامي كه از بالاي [سر] شما و از زير [پاي] شما آمدند، و آن گاه كه چشم ها خيره شد و جان ها به گلوگاه ها رسيد و به خدا گمان هايي [نابجا] مي برديد». گستردگي جنگ احزاب را بايد از زبان مبارك رسول اعظم اسلام صلي الله عليه و اله شنيد كه فرمود: «برز الايمان كله الي الشرك كله ؛ تمام ايمان در برابر تمام كفر قرار گرفت». و در اين جنگ، ستاره ي اقبال دشمن رو به افول گذاشت و پايه هاي قدرت آن ها در هم شكست؛ همچنان كه پيامبراكرم صلي الله عليه و اله پس از پايان اين جنگ فرمود: «ألان نغزوهم و لا يغزوننا ؛ اكنون ديگر ما با آن ها مي جنگيم و آن ها قدرت جنگ نخواهند داشت».
در اين ماجرا، حوادث گوناگوني رخ داد كه از جمله مهم ترين آن ها، قهرماني بي نظير حضرت علي عليه السلام، ماجراي امداد غيبي و برپا شدن طوفان شديد، و قلع و قمع يهوديان كارشكن و عهد ستيز را مي توان به يادآورد.
پيشنهاد سلمان مبني بر حفر خندق (سنگري عظيم در سراسر راه هاي ورودي مدينه) پذيرفته شد
آن گاه كه لشكر عظيم دشمن از راه رسيد، خندق را در برابر خود ديد، برق شمشيرهاي آنان از پشت خندق، چشم خورشيد را نيزه خيره مي كرد. روزها از پي هم مي آمد و اينك مدت يك ماه بود كه دشمن پشت خندق زمين گير شده بود و راهي به مدينه نداشت.
سرانجام پس از يك ماه كه نيروي نظامي جبهه متحد شرك و كفر و نفاق پشت خندق، زمين گير شده بودند، پنج نفر از قهرمانانشان از نقطه ي باريكي عبور كردند و در بين خندق و كوه سلع (مركز سپاه اسلام) به ميدان تاختند و مبارز طلبيدند؛ اسامي اين افراد عبارت است از: 1. عمرو بن عبدود 2. عكرمه بن ابي جهل 3. هبيره بن وهب 4. نوفل بن عبدالله 5. ضرار بن خطاب.
«عمر بن عبدود، قهرمان بي بديل عرب بود كه او را با هزار مرد جنگي مي سنجيدند، او با نعره هاي پياپي مبارز مي طلبيد و مي گفت: «و لقد بححت من النداء بجمعكم هل من مبارز…؛ صدايم از فرياد كشيدن گرفت و خسته شدم، آيا كسي هست كه به نبرد با من به ميدان آيد؟».
رسول اعظم صلي الله عليه و اله به حضرت علي عليه السلام اجازه داد، و عمامه ي خود را بر سر او بست و شمشيرش را به دست او داد و به هنگام بدرقه، در حق او چنين دعا كرد: «خدايا ! در جنگ بدر، عبيده بن حارث (پسر عمويم) را از من گرفتي، و در جنگ احد، حمزه (عمويم) را، اينك اين علي بن ابي طالب برادر من است، پروردگارا مرا تنها نگذار!‌». سپس فرمود: «تمام ايمان در برابر تمام كفر قرار گرفت».
«ناگاه صداي تكبير علي را شنيدم، فهميدم كه او، عمرو را كشته است».
هلاكت قهرمان هاي جبهه ي متحد دشمن به دست علي بن ابي طالب عليه السلام از يك سو، و طوفان و شدت سرما و كمبود علوفه از سوي ديگر، موجب شد كه سپاه ده هزار نفري دشمن با كمال خواري، جبهه را ترك كند
و به سوي مكه عقب بنشيند.
هنگامي كه حضرت علي عليه السلام با پيروزي به حضور پيامبر صلي الله عليه و اله آمد، حضرت فرمود: “ضربه علي يوم الخندق أفضل من عباده امتی الی یوم القیامه”

نظر دهید »
فروش قلب...
ارسال شده در 9 تیر 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در داستان واقعی...

⭕️ مردی که راضی به فروش #قلب خود شد!❗️❤️❗️

✅ مردی در #سمنان به دلیل فقر زیاد و داشتن سه فرزند و یک زن (یک پسر 6ساله، یک دختر 3ساله، و یک پسر شیرخوار) قلب خود را برای فروش گذاشت، و از او پرسیدند که چرا قلبت رو برای فروش گذاشتی، اونم پاسخ داده بود چون میدونم اگه بخوام کلیه ام رو بفروشم کسی بیشتر از 20میلیون کلیه نمیخره که با این مبلغ نمیشه یه سقف بالا سر خود گذاشت،

? اون مرد حدود چهار ماه در شهرای اطراف به صورت غیرقانونی آگهی فروش قلب با گروه خونO+ گذاشت،
بعد از 4ماه مرد #میلیاردی از #تهران که پسری 19 ساله داشت و پسرش 3سال بود که قلبش توانایی کارکردن را نداشت و فقط با #دستگاه زنده نگهش داشته بودن،
☆ مرد تهرانی چند روز بعد از خواندن #آگهی به سراغ فروشنده قلب میره و باهاش توافق میکنه که 200میلیون تومن قلبش را برای پسرش بخرد،
و مرد تهرانی بهش گفته بود که من مال و ثروت زیاد دارم و دکتر آشنا هم زیاد دارم و به هرچقدر بگن بهشون پول میدم که با اینکه این کار #غیرقانونیه ولی انجامش بدن، مرد فروشنده به مرد تهرانی میگه زن و بچه ی من از این مسئله خبر ندارن و ازت خواهش میکنم اول پول رو به حساب زنم بفرست و بعد من قلبم رو به پسرتون میدم، مرد تهرانی قبول میکنه، و بعد از کلی آزمایشات دکتر متخصص قلبی که آشنای مرد تهرانی بود میگه با خیال راحت میشه این عمل رو انجام داد،

?روز #عمل فرا میرسه و مرد فروشنده و اون پسر19 ساله رو وارد اتاق عمل میکنن و دکتر بیهوشی مرد فروشنده رو بیهوش میکنه و زمانی که میخواست پسر19 ساله رو بیهوش کنه متخصص قلب میگه دست نگهدار و فعلا بیهوش نکن، دستگاه داره چیز #عجیبی نشون میده و داره نشون میده که قلب این پسر داره کار میکنه، دکتر جراحی که اونجا بوده به دکتر قلب میگه آقای دکتر حتما دستگاه مشکل پیدا کرده و به پرستاره میگه یه دستگاه دیگه بیار، دستگاه جدید رو وصل میکنن و دکتر قلب میگه سر در نمیارم چطور ممکنه قلب این پسر تا قبل از وارد شدن به اتاق عمل توانایی کار کردن رو نداشت، و میگه تا زمانی که مشخص نشه چه اتفاقی افتاده نمیتونم اجازه ی این عمل رو بدم، و دکتر قلب میره پرونده پسر19 ساله رو چک میکنه و میبینه که تمام اکوگرافی که از قلب این پسر گرفته شده نشون دادن که #قلب پسر مشکل داره و دکتر ماجرا رو برای پدر پسر 19ساله تعریف میکنه و بهش میگه دوباره باید #اکوگرافی و آزمایشات جدیدی از پسرتون گرفته بشه، دکتر قلب سریعا دست به کار میشه و بعد از گرفتن آزمایشات و اکوگرافی میبینه قلب پسر بدون کوچکترین اشکال در حال کار کردنه و پدرش میگه یک اتفاق غیرممکن افتاده و باید دستگاه ها رو از بدن پسرتون جدا کنیم چون قلب پسرتون خیلی عالی داره کار میکنه، پدر پسر به دکتر میگه آقای دکتر تورو خدا دستگاه ها رو جدا نکن پسر من میمیره، دکتر قلب بهش قول میده که اتفاقی برای پسرس پیش نمیاد و دستگاها رو جدا میکنه و میبینه قلب پسر19 ساله بدون هیچ ایراد و مشکلی داره کار میکنه و پدر پسر به دکتره میگه چطور همچین چیزی ممکنه، دکتره بهش میگه فقط تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون فروشنده باعث شده #خدا یک #معجزه به ما نشون بده، پسر19 ساله به پدرش میگه بابا تو اتاق عمل یه آقایی دستشو گذاشت رو قلبم یه چیزی رو به من میگفت و چندبار تکرارش کرد و بهم میگفت پسرم از حالا به بعد قلب تو واسه همیشه توانایی کار کردن رو داره فقط حتما به پدرت بگو که به مرد فروشنده #کمک کنه که بتونه زندگیشو عوض کنه،،،
☘ پدر پسره و دکتر قلب از شنیدن این حرف نمیدونستن باید چی بگن و فقط منتظر شدن تا مرد فروشنده بهوش بیاد، وقتی که مرد فردشنده بهوش میاد پدر پسر و دکتر قلب باهاش صحبت میکنن و بهش میگن تو اتاق عمل نمیدونیم چه اتفاقی افتاد که یهو همه چی تغییر کرد و قلبی که 3سال توانایی کار کردن رو نداشت یهویی بدون مشکل شروع به کار کردن کرد،

? مرد فروشنده بهشون میگه من میدونم چی شده،
و بهشون میگه قبل از اینکه من بیهوش بشم، تو دلم گفتم یا الله خودت میدونی بچه #یتیم و بچه ی بدون پدر یعنی چی و بهش گفتم الله جان قربان آن عظمت و قدرتت که زمین وآ سمان در دستان توست به درگاهت التماس میکنم ؛ همانطور که حضرت مریم را در مسجد قفل شده میوه غیر فصل خوراندی به بچه هام رحم کن؛

?دکتر قلب و پدر پسر با شنیدن این حرفا بسیار ناراحت میشن و پدر پسره با چشمای پر از اشک بهش میگه چون تو باعث شدی خدا پسرمو شفا بده 1میلیارد تومن بهت هدیه میکنم که بری زندگیتو تغییر بدی.
???

خدا گر به حکمت ببندد دری
به رحمت گشاید در دیگری

نظر دهید »
علم امام...
ارسال شده در 9 تیر 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در اعتقادي, احادیث

مسلمان شدن یک کشیش مسیحی که از علم امام تعجب کرد

✋این الفاظ رو بدونید بعد مطلب روبخونید
?راهب مسیحی:عالمان مسیحی که ادعای اشراف بر کائنات و ستارگان را دارند
?دیر:خانه و مسکن راهب ها که بیرون از شهر ساخته میشود
? در راه جنگ نهروان، لشکر امیرالمؤمنین علی علیه السلام از دیری می گذشتند، پیر ترسا (راهب مسیحی) بر بالای دیر بود، نعره زد که ای لشکر! پیشوای خود را بگویید نزدم آید؛ به امام این خبر را رساندند، امام به طرف راهب آمد، وقتی نزدیک شد، راهب عرض کرد: ای سرور لشکر! کجا می روی؟!
? امام فرمود: به جنگ دشمنان دین. عرض کرد: در همین جا توقف کن و لشکر خود را بفرما که متوجه جنگ مخالفان نشوند که ستاره مسلمانان به خوشبختی نیست و این ساعت طالع ندارد؛ چند روز صبر کنید تا کوکب سعد شود، آن وقت حرکت کنید که پیروز خواهید شد.
? امام فرمود: تو که دعوی علم آسمانی می کنی، مرا از سیر فلان ستاره خبر ده؟ عرض کرد: اسمش را نشنیدم؟!
امام سئوال از ستاره دیگری کردند، باز ندانست؛ فرمود: تو از آسمانها علم نداری، از احوال زمین می پرسم؛ آن جا که ایستاده ای، می دانی در زیر پای تو چه چیزی مدفون است؟ عرض کرد: نمی دانم.
? فرمود: ظروفی است و فلان عدد، دینارهای سکه دار و نقش دار در آن می باشد.
? عرض کرد: از کجا می فرمایی؟ فرمود: رسول خدا مرا خبر داده است. حتی فرموده: تو با این قوم نهروانیان می جنگی از لشکر توده نفر کشته و از لشکر دشمن، کمتر از ده نفر فرار کنند.
راهب، متحیر شد و تعجب کرد؛ امام فرمود: زیر قدم او را حفر کنید؛ پس از کندن آن ظروف و دینارها که نشانی هایش را امام فرمود یافتند؛ پس از مشاهده صدق کلام امام، راهب به دست و پای حضرت افتاد و مسلمان شد و سپس حضرت متوجه نهروان گردید.
#الکی نیست که شعارش این بود من به راه های اسمان اگاهترینم حتی از راه های زمینی هم بیشتر
#واینکه تا من زنده هستم هرچه سوال دارید بپرسید که با فقدان من این منافقان پاسخی برای سوالات شماها نخواهند داشت
? شرح نهج_البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۹۸

نظر دهید »
راحت طلبی فرزند...
ارسال شده در 4 تیر 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در تربیتی

???????
? بسیاری از خانواده‌های مذهبی، گله‌مندند از اینکه بچه‌ی ما تا 14 سالگی حدوداً، کم و زیاد، بچه‌ی خوبی بود.
میومد حتی نماز می‌خوند،
خیلی از رفتارهای ناخوب رو که نداشت هیچی، رفتارهای خوب هم داشت.?

اما کم‌کم سر و گوشش داره می‌جنبه…
کم‌کم دنبال رفقای نابابه…
از لذت حرام چشم نمی‌پوشه…
و داره بداخلاقی می‌کنه.?

⭕️ بررسی که می‌کنی می‌بینی توی این خانواده از 7 تا 14 سال، پدر و مادر فرصت داشتن این بچه رو از #راحت‌طلبی جدا کنن، اما بچه‌ش رو دوست داره میگه بذار بچه‌م “راحت” باشه.❌

بچه از مدرسه آمده مادرش میگه بذار جورابش رو در بیارم…?
بذار غذاش رو براش آماده کنم…

با راحت‌طلبی بچه مخالفت نکرده، الان که 14 سالشه، بچه با شهوات دیگه هم آشنا شده،
? بچه‌ای که ادب نشده در دوران ادب بین 7 تا 14 سال،
و راحت‌طلبی بیشتر براش جا افتاده،

الآن یدفعه‌‌ای می‌خوای بهش بگی با شهواتت مخالفت کن، معلومه که
قبول نمی‌کنه…?

بهش میگی بیا نماز بخون، قبول نمی‌کنه…
چرا؟
ایا چون ایمان نداره؟

نه، اتفاقا به خدا ایمان هم داره.

محبت به اهل بیت و اولیای خدا نداره؟

چرا داره، محرم‌ها می‌بینی کم نمی‌ذاره برای امام حسین،
اما کاهل‌نمازی می‌کنه،
اما دست‌درازی می‌کنه به سوی گناه.

چجوری باید این رو کنترلش کرد؟
⭕️می‌بینی برای خود جوون هم سخته، مبارزه کنه با گناه،
مبارزه کنه با شهوات…

⛔️ یکی از دلایل اساسیش اینه که از 7 تا 14 سال کسی او رو ادب نکرده…

گفتن حالا بچه خوبیه، بذار طبق میل خودش رفتار کنه، حالا کار خاصی که انجام نمیده که، جنایت خاصی که انجام نمیده.

✅ لذا قبل از اینکه در 14 سالگی برای بچه‌ها جشن تکلیف گرفته بشه که سنت خوبیه، باید در 7 سالگی “جشن ادب” گرفته بشه برای بچه‌ها.

پدر و مادر مسئولیت‌هایی رو به بچه بدن،
از اون راحتی‌های قبل از 7 سالگی، بچه رو “با منطق و محبت” خارج کنن،
دیگه زندگی به این راحتی نیست.

✅ او باید اهل مبارزه با راحتی بشه، بدون تعارف،
و گرنه بچه‌ی خوب،
با علایق خوب،
با ایمان نسبتاً خوب معمولی (همین مقداری که هست)،
توی خانواده خوب،
بعد از 14 سالگی جلوی شهوات خودش رو نمی‌تونه بگیره.

✅ راحت‌طلبی رو باید باهاش مقابله کرد…

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 99

آخرین مطالب

  • سه شخصیت خاص دی ماهی
  • سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی
  • تبریک عید قربان
  • وعده ی آب و برق مجانی امام خمینی...راست یا دروغ؟؟؟
  • وصیت مظلومانه یک شهید...
  • نقشه های دشمن...
  • طبقات جهنم...
  • اهمیت نماز شب...
  • داستان ناب...
  • زمان مرگ...

آخرین نظرات

  • زكي زاده  
    • مائده
    در صد خصلت از خصوصیات و ویژگی های رفتاری در سیره حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در نصب عام از جانب معصوم...
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در نصب عام از جانب معصوم...
  • زكي زاده  
    • مائده
    در عشق به امام حسین علیه السلام...
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در محکوم اصلی...
  • آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی  
    • عزیز دل زهرا سلام الله علیها
    در میلاد امام رضا...
  • تســـنیم  
    • نگــــاه خـــــدا...
    در میلاد امام رضا...
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در خدا هست...
  • Mim.Es  
    • قدم‌های عاشـ ـقی
    • کویرم تشنه باران
    در زیارت مجازی...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در تحلیل جایگاه ولایت از زمان امیرمومنان تا امروز...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در ولایت فقیه...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در تحلیل جایگاه ولایت از زمان امیرمومنان تا امروز...
  • Mim.Es  
    • قدم‌های عاشـ ـقی
    • کویرم تشنه باران
    در دلنوشته ای خواندنی...
  • Mim.Es  
    • قدم‌های عاشـ ـقی
    • کویرم تشنه باران
    در فرصت بزرگ شدن...
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در فرصت بزرگ شدن...
  • آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی  
    • عزیز دل زهرا سلام الله علیها
    در ماه عاشقی...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در ماه عاشقی...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در فرصت، تمام...
  • آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی  
    • عزیز دل زهرا سلام الله علیها
    در مومن و اخلاق خوش...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در مومن و اخلاق خوش...

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
 << < تیر 1404 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

عزیز دل زهرا سلام الله علیها

سلام.من يك طلبه هستم ........ كسي كه مرا به عنوان سرباز ميخوانند من با خداي خود عهد كردم كه در مسير پر فراز و نشيب بندگي اش با نگاه اهل بيت هر آنچه در توان دارم به كار بندم تا در پيشگاه خدا شرمنده نباشم......... من محتاج دعاي خيرتان هستم!!..........
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعتقادي
  • احکام
  • دل نوشته
  • یادی از شهدا
  • مناسبت روز
  • فاجعه ی خونبار منا
  • چشمه سار ولایت
  • ماه محرم
  • بصیرت
  • کبوتر حرم ائمه
  • کلام بزرگان
  • احادیث
  • شعر
  • تلنگر
  • مناجات
  • روانشناسی
  • طنز
  • تصاویر
  • تربیتی
  • اخلاقی
  • امام زمانی
  • داستان واقعی...
  • قرآنی
  • شبهات
  • آزاد

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان