از آقای بهجت سؤال شد
چه کنیم تا نماز صبحمان قضا نشود؟
فرمود کسیکه باقی نمازهایش را اول وقت بخواند
خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد✨
? صدای سخن عشق ۱۰۷
از آقای بهجت سؤال شد
چه کنیم تا نماز صبحمان قضا نشود؟
فرمود کسیکه باقی نمازهایش را اول وقت بخواند
خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد✨
? صدای سخن عشق ۱۰۷
? آیت الله مجتهدی تهرانى رحمت الله عليه مى فرمودند:نماز را فقط به خاطر خدا بخوان
شیخ رجبعلی خیاط می گفت :
«من همیشه که نماز می خواندم، نماز امام زمان (عج)، نماز جعفر طیار و… حاجتی را از خدا می خواستم. یک بار گفتم هیچ حاجتی نخواهم و برای خودِ خدا نمازی بخوانم.»
?تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند ?
❇️ شیخ رجبعلی همان شب خواب دید.
در خواب به او گفتند: «چرا دیر آمدی؟»
یعنی تو باید سی سال پیش به فکر این کار می افتادی، حالا بعد از یک عمر نماز خواندن به این فکر افتادی که نماز بخوانی بدون اینکه مزد و حاجت از ما بخواهی!
آیت الله جاودان:
اگر مدت زیادی زبان ما تیز باشد، یا مدت زیادی کار بدی را انجام داده باشیم،
نمیتوانیم نصیحت را بپذیریم!
اصلاً نمیتوانیم قبول کنیم که کارمان بد است!
غذا را مهم بدانید!
هرجایی، هر چیزی نخوریم! غذا در رگ و ریشهی ما میرود؛
غذا میشود انرژی و در نهایت غذا تبدیل میشود به عمل.
اگر غذای پاک بخوریم، راحتتر میتوانیم کار خوب کنیم.
مثلاً میتوانیم راحتتر سحر بیدار شویم! میتوانیم نماز بهتری بخوانیم.
صلوات…
روزی حضرت عیسی علیه السلام پیامبر خدا به حواریونش فرمود:
مرا با شما حاجتی است.
گفتند ای پیامبر بگوی؟
عیسی علیه السلام فرمود میخواهم پای شما را بشویم
و باصرار شروع به شستن پای حواریون کرد.
آنها گفتند ای پیامبر خدا ما سزاوارتریم که پای تو را بشوییم.
فرمود: انسانیت به تواضع و خدمت به مردم است.
این کاررا کردم تا تواضع کرده باشم و شما هم تواضع را فرا بگیرید و در بین مردم فروتنی کنید.
حکمت با تواضع رشد میکند نه با تکبر،
چنان که گیاه در زمین نرم می روید نه در زمین سخت…
?مرحوم حجة الاسلام دكتر محمّد هادى امينى فرزند علاّمه امينى رحمه الله نقل مى كند: وقتى پدرم را دفن كرديم مرحوم علاّمه بحرالعلوم آمد و به من تسليت گفت و معانقه نمود.سپس فرمود:
?((من در اين فكر بودم ببينم مولا اميرالمؤ منين عليه السلام چه مرحمتى در مقابل زحمات و خدمات مرحوم امينى مى نمايند.
در عالم خواب ديدم : حوضى است آقا اميرالمؤ منان عليه السلام بر لب آن ايستاده اند. افراد مى آيند و مولا از آن حوض آب به آنها مى دهند.
گفتند: اين حوض كوثر است .
◀️در اين حال آقاى امينى به نزديك حوض رسيدن ظرف را گذاشتند، آستينها را بالا زده و دستان مباركشان را پر از آب كردند و به علامه آب خورانيدند و خطاب به او فرمودند:
بَيّضَ اللّه وَجهك كما بَيَّضت وجهى (پروردگار رو سفيد كند تو را كما اينكه مرا رو سفيد كرد)).
?مولا در اين عبارت دو حقيقت را بيان كردند.
?علامه نسبت به حضرات معصومين عليهم السلام بسيار ادب داشت . وقتى وارد حرم مطّهر حضرت امير عليه السلام مى شد از پايين به بالاى سر نمى رفت. روبروى حضرت مى ايستاد و گريه شديدى مى نمود.
⏺خود ايشان به من فرمودند: ((از آن وقتى كه در نجف هستم از سمت بالاى سر حرم نرفته ام .)) از پايين وارد شده و از همان سمت خارج مى شدند.
احياگر حماسه غدير: ص 60
آخرین نظرات