با این غم پُر حاشیه خو میگیرم
مجبورم اگر که از تو رو میگیرم
یک گوشه حسن(ع) به حال من می گرید
تا با کمک فضه وضو میگیرم!…
با این غم پُر حاشیه خو میگیرم
مجبورم اگر که از تو رو میگیرم
یک گوشه حسن(ع) به حال من می گرید
تا با کمک فضه وضو میگیرم!…
? ایام فاطمیه از کی شروع و در چه تاریخی تمام میشود؟ ?
دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) روایات مختلف و متضاد است. از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر (ص).
▪️میان علمای شیعه، دو تاریخ مشهور و مقبول است: یکی هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر (ص) و دیگری نود و پنج روز.
?با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخة سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل ، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می خوانند. ?اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می خوانند.
◽️ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. بنابراین فاطمیه اول از 13 تا 15جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.ظاهراً علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)،29روز بوده باشند،حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل،روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود.چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند. ◾️اما در عرف به دهه دوم جمادی الاول از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی ازاول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95روز،شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است،دهه فاطمیه دوم گفته می شود.
امیرمومنان على(ع) بيش از سى سال عمر خود را با رسول خدا (ص) سپرى كرده و شناساترين فرد به رسول خدا بوده و از اخلاق داخلى و خارجى حضرتش اطلاع دقيق داشته , امام حسين(ع) مى فرمايد : سإلت إبى عن مدخل رسول الله صلى الله عليه و آله فقال : كان دخوله فى نفسه مإذونا فى ذلك, فاذا آوى الى منزله جزإ دخوله ثلاثه اجزإ, جزءا لله و جزءا لا هله و جزءا لنفسه. ثم جزء جزئه بينه و بين الناس فيرد ذلك بالخاصه على العامه و لا يدخر عنهم عنه شيئا….
از پدرم در مورد امور رسول خدا (ص) در داخل خانه سوال كردم , فرمودند : وقتى به خانه اش مى رفت , اوقاتش را سه قسمت مى كرد : يك قسمت براى خدا و يك قسمت براى خانواده اش و يك قسمت براى خودش , آن گاه قسمت خودش را نيز ميان خود و مردم تقسيم مى كرد و آن را براى بستگان و بزرگان صحابه (كه در منزلش به خدمت او مى رسيدند) قرار مى داد و ذره اى از امكانات خود را از آنان دريغ نمى نمود (بلكه آن چه امكان داشت در حقشان انجام مى داد.)
حضرت در مورد امورى كه به شخص او مربوط مى شد , خشمگين نمى شد. تنها براى خدا , آن گاه كه حرمت هاى الهى شكسته مى شد , غضب مى كرد. يكى از همسران آن حضرت مى گويد : وقتى رسول خدا (ص) غضب مى كرد به جز على (ع) كسى را ياراى سخن گفتن با حضرتش نبود
علاوه بر همسران , همنشينان روزانه پيامبر (ص) عبارت بودند از فاطمه و شوهر و فرزندانش و به گواهى تاريخ و روايات فراوان , علاقه پيامبر خاتم (ص) به آن ها قابل قياس با ديگر كسان و نزديكان حضرت نبود. به موجب روايتى كه عايشه نقل كرد , هر گاه فاطمه (س) بر پدر وارد مى شد رسول خدا (ص) جلوى پاى دخترش بلند مى شد و او را مى بوسيد و در جاى خود مى نشانيد.
در عروسى فاطمه (س) زنان مسرور بودند و اظهار شادمانى مى كردند و سرود مى خواندند و مى گفتند : ابوها سيد الناس. رسول خدا (ص) فرمود : بگوييد و بعلها ذو الشده الباس.
و اين مصراع چون در مدح حضرت اميرالمومنين (ع) بود , با آن كه رسول خدا خواسته بود بانوان بگويند اما عايشه , زنان را منع كرد از اضافه كردن اين مصراع. پيامبر(ص) متوجه موضوع شد و فرمود : عايشه عداوت ما را ترك نمى كند!
روزى رسول اكرم (ص) وارد اطاق عايشه شد مشاهده كرد كه تكه نانى روى زمين و زير دست و پا افتاده است آن را برداشته و خورد و سپس فرمود : اى حميرا ! مجاورت نعمت هاى الهى را بر خويشتن گرامى دار تا هرگز نعمت هاى خداوندى از مردم دور نشوند.
میلاد پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و فرزند گرامیشان حضرت امام صادق علیه السلام را به پیشگاه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمام مسلمین جهان تبریک میگویم…
ان شاءالله از زندگی و اخلاق حسنه آنان الگو بگیریم…
التماس دعا…
شب بيست وپنجم: شب دحو الارض است، يعنى پهن شدن زمين از زير كعبه به روى آب، و از شبهاى بسيار شريف است كه رحمت خدا در آن نازل میشود، و قيام به عبادت د رآن اجر بسيار دارد، و از حسن بن على وشّاء روايت شده كه گفته: من كودك بودم كه با پدرم در شب بيست وپنجم ماه ذو القعده، در خدمت حضرت رضا عليه السّلام شام خورديم، حضرت فرمود امشب حضرت ابراهيم و حضرت عيسى عليهما السلام متولّد شده اند، و زمين از زير كعبه پهن شده، پس هركه روزش را روزه بدارد، چنان است كه شصت ماه روزه داشته باشد، و در روايت ديگر است كه فرمود: در اين روز حضرت قائم (عج) قيام خواهد كرد.
روز بيست وپنجم: روز دحو الارض است، يكى از آن چهار روزى است، كه در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است، و در روايتى آمده: كه روزه اين روز همانند روزه هفتاد سال است و در روايت ديگر آمده كه كفاره هفتاد سال است، و هركه اين روز را روزه بدارد، و شب را به عبادت به سر آورد، براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزه دار اين روز، كه هرچه در ميان زمين و آسمان است استغفار كند، و اين روزى است كه رحمت خدا در آن منتشر شده، و براى عبادت و اجتماع به ذكر خدا در اين روز اجر بسيارى است، و بارى اين روز جز روزه و عبادت و ذكر خدا و غسل دو عمل ديگر وارد است: اوّل: نمازى كه در كتاب هاى علماى شيعه از اهل قلم روايت شده و آن دو ركعت است در وقت چاشت [بالا آمدن آفتاب تا پيش از گذشتن از وقت ظهر] در هر ركعت پس از سوره «حمد» پنج مرتبه سوره «و الشّمس» خوانده شود، و پس از سلام بگويد،
لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
هيچ جنبش و نيرويى نيست مگر به خداى برتر بزرگ
آنگاه دعا كند و دعاهایی که در مفاتیح الجنان ذکر شده را بخواند…
ميرداماد (ره) در رساله اربعه ايّام خود، در بيان اعمال روز دحو الارض فرموده است: زيارت امام رضا عليه السّلام در اين روز افضل اعمال مستحبّ، و مؤكّدترين آداب مى باشد، و همچنين زيارت آن حضرت در روز اول ماه رجب الفرد در نهايت تأكيد بوده، و نسبت به آن ترغيب بسيار شده است.
روز آخر ماه: سال دويست وبيست بنابر مشهور، امام جواد عليه السّلام، در بغداد به سبب زهرى كه معتصم عباسى به ايشان خوراند شهيد شد و اين حاديثه تقريبا پس از درگذشت دوسال ونيم از مرگ مأمون عبّاسى اتفاق افتاد، چنان كه خود آن جناب میفرمود الفرج بعد المامون بثلاثين شهرا [گشايش كار سی ماه پس از مأمون است] و اين جمله نشان دهنده اين است كه آن حضرت از سوء معاشرت مأمون در كمال رنج و ناراحتى بوده است، كه مرگ خود را فرج و گشايش تعبير نموده است، چنان كه پدر بزرگوارشان امام رضا عليه السّلام، در زمان ولايت عهدى خويش چنين بوده است و در هر جمعه كه از مسجد جامع باز مى گشت، به همان حال كه عرق ريزان و غبارآلوده بود، دستها را به درگاه الهى بلند نموده و می گفت: الهى اگر فرج و گشايش كار من در مرگ من است پس همين ساعت در مرگ من شتاب ورز و پيوسته در غم و اندوه بود، تا از دنيا رحلت فرمود، و امام جواد عليه السّلام زمانى كه وفات كرد از عمر شريفش بيست وچند سال و چند ماه گذشته بود، مرقد شريف ايشان در بقعه مباركه كاظميه در پشت سر جّد بزرگوارشان امام موسى بن جعفر عليهما السّلام قرار دارد.
اگر یادتان بود و باران گرفت
دعایی به حال بیابان(من)کنید…
اللهم عجل لولیک الفرج…
آخرین نظرات