از آقای بهجت سؤال شد
چه کنیم تا نماز صبحمان قضا نشود؟
فرمود کسیکه باقی نمازهایش را اول وقت بخواند
خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد✨
? صدای سخن عشق ۱۰۷
از آقای بهجت سؤال شد
چه کنیم تا نماز صبحمان قضا نشود؟
فرمود کسیکه باقی نمازهایش را اول وقت بخواند
خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد✨
? صدای سخن عشق ۱۰۷
?روسری بر سر چوب کردن مقابله با قرآن است
آیتالله جوادی آملی:
? آنکه روسری خود را بر سر چوب کرده است نمیداند دارد با آیه «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» مقابله میکند.
?نهی از منکر چهار مرحله دارد، دو مرحله وظیفه مردم است و دو مرحله وظیفه حکومت؛ مرحله اول انزجار قلبی است، مرحله دوم قول یا فعل ظاهری است.
?مراتب بعدی امر به معروف و نهی از منکر ، وظیفه حکومت است، اگر مردم دو مرحله اول را انجام دهند اصلاً کار به دو مرحله دیگر و ورود حکومت به موضوع نمیرسد.
?خدا ۲جا به بندگانش میخندد:
زمانیکه همه دست به دست هم میدهند تا یکی را ذلیل کنند وخدا نمیخواهد
زمانیکه همه دست به دست هم میدهند کسی را عزیزکنندو خدا نمیخواهد
❣نگاهت به خودش باشد☝️
مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد… فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند.
مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه ی مخملی قرار دادند …
هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می گذاشتند… و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.
سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود،
از او پرسید : مادرت کجاست ⁉️
پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.
پدر گفت : چرا ⁉️
مگر نامه ی اولم را باز نکردید ⁉️
برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم‼️
پسر گفت : نه ‼️
پدر پرسید : برادرت کجاست ⁉️
پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که با تجربه هایش او را نصیحت کند و راه درست را به او نشان دهد ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت ‼️
پدر تعجب کرد و گفت : چرا ⁉️
مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند و نشانه های راه خطا را برایش شرح دادم نخواندید؟ پسر گفت : نه …‼️
مرد گفت : خواهرت کجاست ⁉️
پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است ‼️
پدر با تأثر گفت : او هم نامه ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و دلایل منطقی ام را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم ⁉️
پسر گفت : نه …‼️
?✨?
الان به چی دارید فکر میکنید⁉️
به اینکه مقصر خود فرزندان بودند که بجای خواندن نامه ، اونو میبوسیدن و به چشم میمالیدند و با احترام در کیسه مخملی نگهداریش میکردند⁉️
به چیز درستی فکر میکنید ، پس حالا میتوانید ادامه ی صحبت های منو خووووب درک کنید
?✨?
ادامه…
به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه به راحتی همه فرصتها را از دست داده بودند ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر ما …..‼️
رفتار ما با كلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است‼️
ما هم قرآن را میبوسیم
روی چشمان میگذاریم
مورد احترام قرار میدهیم
می بندیم و در کتابخانه می گذاریم و آن را نمی خوانیم و از آنچه در اوست ، سودی نمی بریم، در حالی که تمام آنچه که در آن است روش زندگی ماست.
وارد شدن این معنا در قلب که مالک الملوک حقیقی و ولی نعمت واقعی اوست و همه در مقابل او هیچ اند، به اصطلاح به توحید ذات و صفات و افعال می رسیم که : «لا موثر فی الوجود الا الله»
خلاصه اگر می بینیم در اعمالمان خللی وجود دارد باید بدانیم که خلل در توحید ماست.
لذا دلیل این که بعضی خلوص در اعمال ندارند این است که توحیدشان خلل دارد یعنی غیر از خداوند را مؤثر می دانند.
منبع: کتاب خطبه فدک
تألیف: سخنان ایت الله حاج اقا مجتبی
آخرین نظرات