عزیز دل زهرا سلام الله علیها

|خانه|کمی تفکر...|تماس |ورود
فرصت بزرگ شدن...
ارسال شده در 9 خرداد 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در دل نوشته, تلنگر

☘?قصه ای که باد با خود برد

دانه کوچک بود و کسی او را نمی دید . سال های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه کوچک بود .
دانه دلش میخواست به چشم بیاید اما نمیدانست چگونه . گاهی سوار باد میشد و از جلوی چشم ها میگذشت . گاهی خودش را روی زمینه روشن برگها می انداخت . و گاهی فریاد میزد و می گفت :من هستم ،من اینجا هستم ، تماشایم کنید. اما هیچکس جز پرنده هایی که قصد خوردنش را داشتند یا حشره هایی که او را به چشم آذوقه زمستان به او نگاه میکردند ، کسی به او توجه نمی کرد .
دانه خسته بود از این زندگی ، از این همه گم بودن و کوچک بودن خسته بود و رو به خدا کرد و گفت : نه این رسمش نیست . من هم بهچشم هیچ کس نمی آیم . کاشکی کمی بزرگتر کمی بزرگتر مرا می افریدی .
گفت : اما عزیز کوچکم ! تو بزرگی ، بزرگتر از آنچه فکر میکنی . حیف که هیچ وقت به خودت فرصت بزرگ شدن ندادی . رشد ماجرایی است که تو از خودت دریغ کرده ای. راستی یادت باشه که تا وقتی که می خواهی به چشم بیایی ، دیده نمی شوی . خودت را از چشم ها پنهان کن تا دیده شوی .
دانه کوچک معنی حرف های خدا را خوب نفهمید اما رفت زیر خاک و خودش را پنهان کرد . رفت تا به حرف های خدا بیشتر فکر کند .
سال های بعد دانه کوجک سپیداری بلند و با شکوه بود که هیچ کس نمی توانست ندیده اش بگیرد ؛ سپیداری که به چشم همه می آمد . سپیدار بارها و بارها قصه خدا و دانه کوچم را به باد گفته بود و میدانست که باد قصه او را همه جا با خود خواهد برد

2 نظر »
قبول باشه...
ارسال شده در 8 خرداد 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در تلنگر

?اگه سر سفره افطار به کسی که کنارمان نشسته بگوئیم :

??روزه ات قبول باشه ، اون چی جواب میده ؟

??حتما میگه: ازشمام قبول باشه و ممنونم و کلی بهمون محبت میکنه .

??حالا اگه سر افطار سرمون رو بالا بگیریم و به امام زمان (عج) عرض کنیم :

???آقاجون روزه تون قبول ، مطمئن باشید آقا هر جوابی بدهند ، دعاشون در حقمون مستجابه .

??من سر سفره افطار میگم: آقاجون
روزتون قبول باشه و امید دارم به اینکه آقا بفرمایند: از شمام قبول باشه ، عاقبت بخیر بشی .

???اللهم صل على محمد وآل محمد اللهم عجل لولیک الفرج…

نظر دهید »
دلنوشته...
ارسال شده در 7 خرداد 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در دل نوشته, تلنگر

???
?
?
?استاد دفتر? را روی میز گذاشت…
سعیدی…. حاضر✋
محمدی…حاضر✋
فرامرزی…حاضر✋
مجاهد…حاضر✋
حسینی…!!!
حسینی…!!!
استاد امروز هم غایبه…
استاد نگاهی کرد…
_چهار روز هستش که حسینی نیومده…
ازش خبر ندارین!؟
بچه ها همگی سکوت کردند…
استاد ناراحت شد…
سرخی گونه اش تا پیشانیش کشیده شد…
ناگهان فریاد زد…
خجالت نمیکشید که چهار روز…
چهار روز…
از رفیقتون بی خبرین!؟?
نگرانش نشدین!؟
چهار روز بی خبر!!!
به شما هم میگن دوست!!!؟
رفیق…!؟
صد رحمت به دشمن…

چشمهایمان…
به زمین دوخته…
توان بالا آمدن نداشت…
شرم و خجالت میسوزاندمان…
اما واقعا… از حسینی چه خبر!؟
محمد چهار روز نیامده!!!
نگران شدیم… واقعا #نگران…

استاد سکوت کرده بود…
کتاب? را ورق میزد…
زیر لب چه میگفت…خدا میداند!

کار او به من هم سرایت کرد…
الکی کتاب را ورق میزدم…
آشوبی در دل…
نگرانی موج میزد…
واقعا محمد کجاست!؟
چه شده!؟
چهار روز…!!!
چقدر بی فکرم…

لحظه ها به سکوت گذشت…
شکست… با صدای استاد…
حسین … امروز نوبت کنفرانس تو هست!
منتظریم…
فیشهای? خلاصه کنفرانسم را برداشتم…
بلند شدم…
پای تخته رفتم…
بااجازه استاد…☝️
با علامت سر ، اجازه داد…
ذهنم …
قلبم…
فکرم…
روحم…
روانم…
پیش محمد هست…
چهار روز غیبت کرده!
کجاست!؟
چرا بی خبرم!؟
وای بر من…?
چطوری کنفرانس بدم!؟
چی بگم!!!
با کدام زبان!؟
سرم را بالا آوردم…
نگاهم به انتهای کلاس افتاد…
به آن تابلوی خوشنویسی …?
دلم دوباره لرزید…
مثل همان لحظه ای که استاد فریاد زد…
فیش های خلاصه را در دستم مچاله کردم…
شروع کردم…

?بسم الله الرحمن الرحیم…
بنده حقیر …
حسین …
دوست محمد هستم…
کسی که چهار روز غایب است
و از او بی خبریم…

استاد با تعجب به من نگاه کرد…?
دقیقا عین نگاه همکلاسیها…

آری … من حسینم…
دوست رفیق غایبمان…
کسی که چهار روز غیبت کرده…
و بخاطر بی خبری از او…
….موأخذه شدیم…
شرمسارم…
خجالت زده ام…
حرفی ندارم…
که انقدر بی تفاوت…?

اشکهایم جاری شد…?
بغض تارهای گلویم را…
زیر و بم میکرد…
حرف زدن برایم…
سختتر از نفس کشیدن در آب بود!!!

به هر زحمتی بغض و اشکم را خوردم…
ادامه دادم…

ممنونم استاد…?
《که امروز …
بیدارمان کردی…》
بیدار از یک #حقیقت_تلخ…
و یک خواب نه چندان شیرین!!!
بیدار شدیم تا #بفهمیم…
چقدر زمان⏱ گذشته!؟
یک روز!!!
نصف روز!!!
یا مثل اصحاب کهف!!!
که سیصد سال در #خواب…
و وقتی بیدار شدند که …
دیگر سکه? آنها …
مال عهد دیگری بود…
عهد دقیانوس!!!
امروز بیدار شدیم…
و نمیدانیم چقدر خوابیدیم!
چهار روز!!!؟
سیصد سال!!؟
بیشتر…!؟
آری خیلی بیشتر…
⏪۱۱۸۲ سال در #خواب هستیم!!!⏩
و کسی نبود که بر ما نهیب بزند!!!
کسی نگفت که اگر محمد…
چهار روز غایب است…
#مهدی …
?۱۱۸۲ سال است که #غایب است!!!?
و کسی فریاد نزد…
که خاک بر سرتان…
چطور از وی بی خبرید…؟?
او که نه تنها دوست…
بلکه بهترین دوستمان…
بلکه پدر مهربان…
بلکه صاحب نفوس مان …
بلکه صاحب این زمان …

کسی ما را ملامت نکرد…
که خجالت نمیکشید…!؟
شبها? راحت میخوابید…
و نمیدانید این غایب …
آیا به راحتی خوابیده است!؟?
یا تا صبح به درگاه الهی #ندبه میکند…
?که خدایا…
#شیعیان ما …
از اضافه #طینت ما خلق شدند…
?به خاطر ما…
?به آبروی ما…
غفلت آنها را ببخش…
و چقدر #نابرابر …
که او بخاطر ما در زنجیر #غیبت است…
اما…
من راحت میخوابم…
و او نگران من بیدار…
خودش گفته است…
⬅️انا غیر مهملین لمراعاتکم…➡️
محال است که هوایتان را …
نداشته باشیم…
و این بزرگترین غایب زندگیمان…
هرگز باعث نشد…
که استاد… مارا ملامت کند…
به اندازه چهار روز غیبت دوستمان!!!

دیگر قدرت مقابله با بغض نبود…
مثل استاد…
مثل بچه های کلاس…
مثل تابلوی نستعلیق اخر کلاس…
که با بغض …
اما #مظلومانه….
نوشته اش را فریاد میزد…?

????????
ظــهـــــور نـــزدیــــک اســـت
باید برخیزیم و بخواهیم…
*عـجـــــل الله تـــعالـــی فــــــرجــــک*

نظر دهید »
استخفاف به روزه..
ارسال شده در 5 خرداد 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در بدون موضوع

❗آیا این استخفاف به روزه نیست؟

? روزه را هم نبايد استخفاف كرد و سبك شمرد. بعضى روزه را به شكلى مى ‏گيرند (حالا اين شوخى است) كه- العياذ باللَّه- اگر من به جاى خدا بودم اصلًا روزه اينها را قبول نمى‏ كردم.

? من افرادى را سراغ دارم كه اينها در ماه رمضان شب تا صبح را نمى‏ خوابند اما نه براى اينكه عبادت كنند، بلكه براى اينكه مدت خوابشان پر نشود؛ تا صبح هى چاى مى‏ خورند و سيگار مى‏ كشند، اول طلوع صبح كه شد نمازشان را مى‏ خوانند و مى‏ خوابند، چنان بيدار مى‏ شوند كه نماز ظهر و عصر را با عجله بخوانند و بعد بنشينند سر سفره افطار!

? آخر اين چه روزه ‏اى شد؟! آدم شب تا صبح را نخوابد براى اينكه در حال روزه حتماً خواب باشد و رنج روزه را احساس نكند. آيا اين استخفاف به روزه نيست؟!

? به عقيده من مثل فحش دادن به روزه است، يعنى اى روزه! من اين‏قدر از تو تنفر دارم كه مى‏ خواهم رويت را نبينم!.

? استاد شهید مطهری، آزادی معنوی، ص 89

نظر دهید »
شاید بفهمد چه کرده؟!...
ارسال شده در 5 خرداد 1397 توسط آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی در دل نوشته, بصیرت, شعر, تلنگر

بسمه تعالی
???
شعری خطاب به حسن روحانی
??????
وای بر ما که گرفتار جناب حسنیم
به که ساکت بنشینیم گپی هم نزنیم
راستی ای حسنک قصه ی برجام چه شد
آن همه حرف دروغ و سخن خام چه شد
تو به ما وعده ی پوچ سر خرمن دادی
وعده ی رونق و ارزانی مسکن دادی
قول دادی که دگر دوره ی تحریم گذشت
دوره ی سختی و بیماری بدخیم گذشت
باز گفتی که جهان عاشق حرف حسن است
کار محمود خراب است که گاو بزن است
خود نگفتی که دگر دوره ی موشک سپری است
موشک ما چه بود حرف قشنگ حسنی است
ما که باشیم به یارانه نیازی نبود
این گداپروری و مسخره بازی چه بود
مسکن مهر تو گفتی که چنان کبریت است
احمدی ساخته از ریشه خراب و خیط است
بعد برجام تو گفتی که گلستان بکنیم
مثل دوران فراوانی و باران بشویم
گفتی از غرب دگر پول فراوان برسد
ظرف یک روز به سرتاسر ایران برسد
جشن برجام گرفتی به خیابان و دهات
رقص کردید و بدادید همه نقل و نبات
کدخدا یار تو شد فیس فراوان دادی
طعنه بر هموطن خویش هزاران دادی
چه گشاد است کلاهی که سر ملت رفت
آب سنگین وطن وای چه بی منت رفت
هسته ای را به خوشایندی شیطان دادی
جای آن معدن زر آهن و سیمان دادی
رونقی نیست کشاورزی و صنعت خوابید
آنچه سی سال تنیدیم چه راحت پاشید
فصل تدبیر وامید تو به ما سخت گذشت
آن دلار دو هزاری دگر از هفت گذشت
جای آن قوطی کبریت حسن هیچ نساخت
کل دارایی مان را پی این باخت گذاشت
بعد شش سال به ما سهم عدالت داده
بنده را پیش زن و بچه خجالت داده
حیف آن رای که دادید و خرابش کردید
رهبرم گفت ولی خوب جوابش کردید
کدخدا مشت زد و شیشه ی برجام شکست
کل افکار حسن را سگ بدنام گسست
رهبرت گفت ولی گوش نکردی حسنک
آب شیرین وطن نوش نکردی حسنک
کار تو عاقبتش این لگد شیطان بود
ظلم بر مردم پاک وطنت ایران بود
این چه کاری است که کردی حسنک
هسته را برد و به ما داده کلک
بعد چهل سال که تحریم شدن عادت بود
پشت در پشت که بودیم همه راحت بود
نکند باز پی نقشه ی شیطان بروی
یا به دنبال سگش انگل و آلمان بروی
این سگان باز پی خانه ی ارباب روند
پی فرمایش شیطان همگی خواب روند
ول کن این بازی بی برد دو سر باخته را
نقشه ی دشمن نامرد به ما تاخته را
مرد باش ای حسن آتش بزن این پیمان را
تا بسوزد نفست نقشه ی هر شیطان را
به خدا تکیه کن و مردم خود را بنواز
مثل خود راه برو با تو چه ره رفتن غاز
به سپاهت برس و ارتش محبوب وطن
ساز بیگانه در این مملکت مرد نزن
نکند ساز جدایی ی دو یل کوک کنی
باغ را عرصه ی تکتازی این خوک کنی
خوک بدجنس مگس خوار پی شیر شده
بس که دوشیده از این گاو نمک گیر شده
توبه کن از عمل خویش به داخل برسید
اقتصاد تو خراب است به حاصل برسید
پای این مردم مظلوم طلا باید ریخت
این خرابی همه را پای شما باید ریخت
به خدا ظلم به ملت شده ای روحانی
راس این ظلم تو بودی و خودت می دانی
مجلسی هم که قرارات تو را امضا کرد
ظلم بر نسل من و بر همه ی فردا کرد
چه بخواهید و نخواهید شما هم نفسید
ظلم کردید به دنبال هوا و هوسید
رهبری گفت و شما گوش نکردید همه
کمی از معرفتش نوش نکردید همه
وای بر ما که به امثال شما گیر شدیم
به خدا از عمل زشت شما پیر شدیم
ما نترسیم سگ هار ادب خواهد شد
خون هر شیعه زمین ریخت طلب خواهد شد
پیش ما شیخ امارات و سعودی هیچ است
شیر سر پنجه چو برخواست یهودی گیج است
ما اگر فارسی و نسل صلاح الدینیم
نسل صهیون نجس را ز زمین بر چینیم
این پیامی است به سرتاسر دنیا برود
موشک ما به تل آویو و به حیفا برود
ما همه نسل علی زاده ی خیبرشکنیم
سیدم اذن دهد نسل یهودی بکنیم
(به امید آن روز . محمد رجبی)

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 30
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 99

آخرین مطالب

  • سه شخصیت خاص دی ماهی
  • سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی
  • تبریک عید قربان
  • وعده ی آب و برق مجانی امام خمینی...راست یا دروغ؟؟؟
  • وصیت مظلومانه یک شهید...
  • نقشه های دشمن...
  • طبقات جهنم...
  • اهمیت نماز شب...
  • داستان ناب...
  • زمان مرگ...

آخرین نظرات

  • زكي زاده  
    • مائده
    در صد خصلت از خصوصیات و ویژگی های رفتاری در سیره حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در نصب عام از جانب معصوم...
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در نصب عام از جانب معصوم...
  • زكي زاده  
    • مائده
    در عشق به امام حسین علیه السلام...
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در محکوم اصلی...
  • آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی  
    • عزیز دل زهرا سلام الله علیها
    در میلاد امام رضا...
  • تســـنیم  
    • نگــــاه خـــــدا...
    در میلاد امام رضا...
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در خدا هست...
  • Mim.Es  
    • قدم‌های عاشـ ـقی
    • کویرم تشنه باران
    در زیارت مجازی...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در تحلیل جایگاه ولایت از زمان امیرمومنان تا امروز...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در ولایت فقیه...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در تحلیل جایگاه ولایت از زمان امیرمومنان تا امروز...
  • Mim.Es  
    • قدم‌های عاشـ ـقی
    • کویرم تشنه باران
    در دلنوشته ای خواندنی...
  • Mim.Es  
    • قدم‌های عاشـ ـقی
    • کویرم تشنه باران
    در فرصت بزرگ شدن...
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در فرصت بزرگ شدن...
  • آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی  
    • عزیز دل زهرا سلام الله علیها
    در ماه عاشقی...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در ماه عاشقی...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در فرصت، تمام...
  • آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی  
    • عزیز دل زهرا سلام الله علیها
    در مومن و اخلاق خوش...
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در مومن و اخلاق خوش...

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
 << < تیر 1404 > >>
شن یک دو سه چهار پنج جم
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

عزیز دل زهرا سلام الله علیها

سلام.من يك طلبه هستم ........ كسي كه مرا به عنوان سرباز ميخوانند من با خداي خود عهد كردم كه در مسير پر فراز و نشيب بندگي اش با نگاه اهل بيت هر آنچه در توان دارم به كار بندم تا در پيشگاه خدا شرمنده نباشم......... من محتاج دعاي خيرتان هستم!!..........
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعتقادي
  • احکام
  • دل نوشته
  • یادی از شهدا
  • مناسبت روز
  • فاجعه ی خونبار منا
  • چشمه سار ولایت
  • ماه محرم
  • بصیرت
  • کبوتر حرم ائمه
  • کلام بزرگان
  • احادیث
  • شعر
  • تلنگر
  • مناجات
  • روانشناسی
  • طنز
  • تصاویر
  • تربیتی
  • اخلاقی
  • امام زمانی
  • داستان واقعی...
  • قرآنی
  • شبهات
  • آزاد

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان